امروزه ضعف، خستگی و سرگیجه، از جمله مسائل و شکایات رایج است. خیلیها گله دارند که احساسهای نامطلوبی را در طول روز تجربه می کنند و توان و نیرویشان در حد قابل قبول نیست. این قبیل شکایتها می توانند علل گوناگونی داشته باشند، بنابراین آن چه در درجه اول اهمیت دارد، تشخیص درست علت های این مشکلات است.
علت سرگیجه چیست؟
واژه «سرگیجه» که توسط بسیاری از افراد به کار گرفته می شود، می تواند بیانگر حالتهای کاملاً متفاوتی باشد. به طور کلی یک مفهوم آن «سرگیجهِ حقیقی» است؛ یعنی وضعیتی که فرد احساس می کند فضای اطرافش در حال چرخش است. اما غالباً وقتی افراد از سرگیجه گله میکنند، منظورشان این است که احساس ضعف و سبکی در سر دارند یا چشمشان سیاهی می رود. بنابراین اگر برای رفع این مشکل به پزشک مراجعه کنید، احتمالاً اولین کاری که او انجام می دهد تشخیص این مسئله است که شما دقیقاً چه مشکلی دارید و چه حالتی را تجربه کردهاید.
بدن انسان به چند ساعت خواب در شبانه روز نیاز دارد؟
اصولاً ابتدایی ترین علت خستگی ممکن است کم بودن میزان استراحت باشد؛ و شاید شما به دنبال یافتن یک معیار ثابت برای میزان «کافی» خواب باشید. اما باید توجه داشت که افراد مختلف از این لحاظ با یکدیگر تفاوت دارند. بعضی ها در یک شبانه روز با کمتر از شش ساعت خواب قادر به انجام فعالیتهایشان هستند و بعضی دیگر به بیشتر از نُه ساعت خواب نیازمندند. معمولاً افراد مضطرب ، افسرده و منزوی به خواب بیشتری نیاز دارند.
ارتباط غذا با خستگی
کمبود موادغذایی از جمله پروتئین ، مواد کالریزا و ویتامینها می تواند باعث ایجاد خستگی شود. این کمبود ممکن است در اثر سوء تغذیه یا کم بودن این مواد در رژیم غذایی باشد یا ناشی از سوءهاضمه یا اِشکال دستگاه گوارش در جذب این مواد
نقش مسمومیت در ایجاد خستگی
مسمومیت چه به صورت بلع مواد سمی و چه استنشاق آنها، می تواند موجب خستگی شود. برای مثال، امروزه مونواکسیدکربن و فلزهای سنگین موجود در هوای شهرهای بزرگ از جمله عوامل مسمومیتزا هستند؛ و اگر شما مدتی طولانی در ترافیک شهر، از این هوای آلوده استنشاق کنید، علت خستگی تان ممکن است «مسمومیت» باشد. در ضمن لازم است اشارهای هم به داروها بکنیم؛ بعضی داروها مستقیم یا غیرمستقیم می توانند باعث ایجاد خستگی شوند؛ از جمله داروهای خواب آور و آرام بخش، ضدحساسیتها و اغلبِ داروهای مسکـّن. گاهی بعضی داروها بر کیفیت خواب اثر می گذارند و افراد مصرف کننده به رغم کافی بودن زمان خوابشان، احساس خستگی می کنند. بنابراین ضروری است که داروها تنها با نظر پزشک مصرف شوند.
حالتهای روحی و روانی
حالتهای روحی و روانی تا میزان بسیار زیادی در ایجاد حس خستگی مؤثرند. شایع ترین علت خستگی درازمدت افسردگی است. در این موارد، خستگی ممکن است با اختلال هایی در خلق و روحیه، اشتها و خواب همراه باشد. از آنجا که افسردگی ممکن است به شکلی خفیف و مخفیانه وجود داشته باشد، در هر فردی که علت خاصی برای خستگی یافت نشد، باید به فکر افسردگی بود. همچنین گاهی بعضی افراد، به خصوص دخترهای جوانی که بیش از حد نگران وزن و ابعاد بدنشان هستند، به شکلی غیرعادی از خوردن غذا اجتناب می کنند که پیامد آن می تواند سوءتغذیه و طبعاً خستگی باشد.
کمبود موادغذایی از جمله پروتئین، مواد کالریزا و ویتامینها می تواند باعث ایجاد خستگی شود.
تشخیص علت خستگی درازمدت
از آنجا که گاهی بیماریهای جسمی علت ایجاد خستگی هستند ممکن است پزشک در معاینه، شواهدی مبنی بر وجود آنها پیدا کند، مثلاً علائمی از بیماریهای قلبی ، کم خونی، بیماریهای غدد درونریز، بیماری های کبد ، بدخیمیها و عفونتها. بنابراین پزشک ابتدا با گرفتن شرح حال، اطلاعاتی به دست می آورد و سپس معاینه عمومی انجام می دهد. ممکن است پزشک در این مرحله، برای بررسی مسائلی از قبیل کم خونی ، اختلالات املاح بدن، اختلالات غدد درونریز (از جمله بیماری قند ، بیماریهای غدد فوق کلیه و تیروئید )، عفونتها و بدخیمیها، آزمایشهایی درخواست کند.
آیا ممکن است بعد از انجام بررسیها، علت مشخصی برای خستگی درازمدت یافت نشود؟
بله؛ اصطلاحی وجود دارد به نام « سندرم خستگی مزمن » ؛ که در این حالت خستگی شدید و طولانی مدت و مشکلات خفیف عمومی از قبیل گلودرد و بدن دردهای گذرا مشاهده میشود. این بیماری معمولاً زنان 20 تا 45 ساله را مبتلا می کند و غالباً در کسانی دیده می شود که زندگی فعال و پر استرسی دارند. در گذشته تصور می شد علت این بیماری ویروسها باشند، اما امروزه به نظر می رسد علت آن مجموعه ای از استرس ، افسردگی و احتمالاً آلرژی باشد.